معنی فارسی stanks

B2

بوی نامطبوع یا ناخوشایند که به طور معمول از مواد فاسد یا کثیف منتشر می‌شود.

To emit a strong, unpleasant smell.

example
معنی(example):

سطل زباله قدیمی بوی بدی می‌دهد.

مثال:

The old garbage can stanks.

معنی(example):

پس از باران، لباس‌های خیس در گوشه بوی بدی می‌دهند.

مثال:

After the rain, the wet clothes stanks in the corner.

معنی فارسی کلمه stanks

: معنی stanks به فارسی

بوی نامطبوع یا ناخوشایند که به طور معمول از مواد فاسد یا کثیف منتشر می‌شود.