معنی فارسی staphylomatous
B2استافیلوما، نوعی عارضه در چشم که باعث تغییر شکل در ساختار آن میشود.
Relating to or resembling staphyloma, an abnormal bulging of the eye.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که این وضعیت استافیلومازو است.
مثال:
The doctor explained that the condition was staphylomatous.
معنی(example):
در شرایط استافیلوما، چشم ممکن است به طور غیرعادی برآمده شود.
مثال:
In staphylomatous conditions, the eye may bulge unusually.
معنی فارسی کلمه staphylomatous
:
استافیلوما، نوعی عارضه در چشم که باعث تغییر شکل در ساختار آن میشود.