معنی فارسی starchiness

B1

نشاسته‌داری، ویژگی یا حالت نشاسته‌ای مواد که به آنها سختی و استحکام می‌دهد.

The quality of being stiff or firm due to the presence of starch.

example
معنی(example):

نشاسته‌داری پارچه باعث شد تا به خوبی شکل خود را حفظ کند.

مثال:

The starchiness of the fabric made it hold its shape well.

معنی(example):

او نشاسته‌داری کلوچه‌ها را دوست داشت که آنها را ترد می‌کرد.

مثال:

She liked the starchiness of the cookies, making them crispy.

معنی فارسی کلمه starchiness

: معنی starchiness به فارسی

نشاسته‌داری، ویژگی یا حالت نشاسته‌ای مواد که به آنها سختی و استحکام می‌دهد.