معنی فارسی starlitten

B2

تنها به حالت روشنایی توسط نور ستاره‌ها اشاره دارد.

Having the appearance of being lit by stars.

example
معنی(example):

دره با نور ستاره‌ها روشن و جادویی بود.

مثال:

The valley was starlitten and magical.

معنی(example):

ما در شب از جنگل روشن به وسیله ستاره‌ها عبور کردیم.

مثال:

We walked through the starlitten forest at night.

معنی فارسی کلمه starlitten

: معنی starlitten به فارسی

تنها به حالت روشنایی توسط نور ستاره‌ها اشاره دارد.