معنی فارسی start a family
B2شروع یک خانواده، به معنای داشتن فرزندان و تشکیل زندگی مشترک است.
To begin having children and establish a familial unit.
- verb
verb
معنی(verb):
To conceive one's first child
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند پس از ازدواج یک خانواده راهاندازی کنند.
مثال:
They decided to start a family after getting married.
معنی(example):
بسیاری از زوجها تصمیم میگیرند وقتی آماده باشند یک خانواده تشکیل دهند.
مثال:
Many couples choose to start a family when they feel ready.
معنی فارسی کلمه start a family
:
شروع یک خانواده، به معنای داشتن فرزندان و تشکیل زندگی مشترک است.