معنی فارسی start in

B1

شروع کردن در، به معنای آغاز یک فعالیت یا عمل در یک زمان خاص یا مکان معین.

To begin or commence at a specified time or place.

example
معنی(example):

لطفاً در زمان خود شروع کنید.

مثال:

Please start in your own time.

معنی(example):

اگر ترجیح می‌دهید، می‌توانید صبح شروع کنید.

مثال:

You can start in the morning if you prefer.

معنی فارسی کلمه start in

: معنی start in به فارسی

شروع کردن در، به معنای آغاز یک فعالیت یا عمل در یک زمان خاص یا مکان معین.