معنی فارسی starve the beast

C1

عبارتی برای توصیف استراتژی‌هایی که هدفشان کاهش قدرت یا تأثیر دولت از طریق کاهش منابع مالی است.

A political strategy to reduce government spending by limiting financial resources.

example
معنی(example):

بعضی استدلال می‌کنند که باید با کاهش هزینه‌های غیرضروری، مانع از تغذیه موجودیت‌های دولتی شویم.

مثال:

Some argue we should starve the beast by cutting unnecessary spending.

معنی(example):

این سیاست هدف دارد که با محدود کردن افزایش بودجه، از تغذیه آن موجودیت جلوگیری کند.

مثال:

The policy aims to starve the beast by limiting budget increases.

معنی فارسی کلمه starve the beast

: معنی starve the beast به فارسی

عبارتی برای توصیف استراتژی‌هایی که هدفشان کاهش قدرت یا تأثیر دولت از طریق کاهش منابع مالی است.