معنی فارسی statal
B2دولتی، مرتبط با ساختار یا فعالیتهای یک دولت.
Relating to a state or its government.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقامات دولتی مسئول حاکمیت منطقهای هستند.
مثال:
Statal authorities are responsible for regional governance.
معنی(example):
سیاستهای دولتی باید با قوانین ملی همخوانی داشته باشند.
مثال:
The statal policies must adhere to national laws.
معنی فارسی کلمه statal
:
دولتی، مرتبط با ساختار یا فعالیتهای یک دولت.