معنی فارسی state of things
B1وضعیت کنونی امور و اوضاع یک مکان یا جامعه خاص.
The current state or condition of affairs.
- OTHER
example
معنی(example):
وضعیت امور در جامعه بهبود یافته است.
مثال:
The state of things in the community has changed for the better.
معنی(example):
ارزیابی وضعیت امور میتواند به ما در بهبود استراتژیها کمک کند.
مثال:
Evaluating the state of things can help us improve our strategies.
معنی فارسی کلمه state of things
:
وضعیت کنونی امور و اوضاع یک مکان یا جامعه خاص.
