معنی فارسی statelessness
B2بیکشور بودن، وضعیت افرادی است که هیچیک از کشورهای دنیا آنها را به عنوان شهروند خود به رسمیت نمیشناسد.
The condition of not being recognized as a citizen by any country.
- NOUN
example
معنی(example):
بیکشور بودن به این معناست که شخصی به هیچ کشوری تعلق ندارد.
مثال:
Statelessness means that a person does not belong to any country.
معنی(example):
بسیاری از مردم به دلیل درگیریها و تبعیضها از بیکشور بودن رنج میبرند.
مثال:
Many people suffer from statelessness due to conflicts and discrimination.
معنی فارسی کلمه statelessness
:
بیکشور بودن، وضعیت افرادی است که هیچیک از کشورهای دنیا آنها را به عنوان شهروند خود به رسمیت نمیشناسد.