معنی فارسی station black
B1ایستگاه سیاه، لایه چربی سیاه رنگی که بر روی ریلها ایجاد میشود و ممکن است از حرکت راکد و عدم استفاده مکرر منجر شود.
The build-up of black grease or dirt on train tracks that needs to be cleaned for safe operation.
- OTHER
example
معنی(example):
ایستگاه سیاه نامی است که به لایه سیاه چربی که بر روی ریلهای قطار جمع میشود، داده میشود.
مثال:
The station black is the name given to the black layer of grease that accumulates on train tracks.
معنی(example):
ما باید ایستگاه سیاه را پاک کنیم تا قطارها به آرامی حرکت کنند.
مثال:
We need to clean the station black to ensure trains can run smoothly.
معنی فارسی کلمه station black
:
ایستگاه سیاه، لایه چربی سیاه رنگی که بر روی ریلها ایجاد میشود و ممکن است از حرکت راکد و عدم استفاده مکرر منجر شود.