معنی فارسی station-keeping

B1

حفظ موقعیت، فرایند نگهداری یک کشتی یا وسیله نقلیه در یک مکان ثابت، به ویژه در شرایط چالش‌برانگیز.

The process of maintaining the position of a vessel or vehicle in a fixed location, especially during challenging conditions.

example
معنی(example):

کاپیتان در حین طوفان بر حفظ موقعیت تأکید کرد.

مثال:

The captain focused on station-keeping during the storm.

معنی(example):

حفظ موقعیت برای حفظ ثبات در دریاهای طوفانی ضروری است.

مثال:

Station-keeping is essential for maintaining stability in rough seas.

معنی فارسی کلمه station-keeping

: معنی station-keeping به فارسی

حفظ موقعیت، فرایند نگهداری یک کشتی یا وسیله نقلیه در یک مکان ثابت، به ویژه در شرایط چالش‌برانگیز.