معنی فارسی stationbred
B1پرورشیافته در ایستگاه به حیواناتی اشاره دارد که در یا نزدیک ایستگاههای حمل و نقل مخصوصاً قطارها پرورش مییابند.
Refers to animals that are bred or raised in or near transport stations, particularly trains.
- OTHER
example
معنی(example):
اسبهای پرورشیافته در ایستگاه به خاطر سرعتشان معروف هستند.
مثال:
The stationbred horses are known for their speed.
معنی(example):
بسیاری از سگهای پرورشیافته در ایستگاه برای عملیات جستجو و نجات آموزش دیدهاند.
مثال:
Many stationbred dogs are trained for search and rescue operations.
معنی فارسی کلمه stationbred
:
پرورشیافته در ایستگاه به حیواناتی اشاره دارد که در یا نزدیک ایستگاههای حمل و نقل مخصوصاً قطارها پرورش مییابند.