معنی فارسی stator
B2بخشی از موتور یا ژنراتور الکتریکی که میدانهای مغناطیسی را ایجاد میکند.
The stationary part of a motor or generator that produces magnetic fields.
- noun
noun
معنی(noun):
The stationary part of a motor or other machine.
example
معنی(example):
استاتور بخشی از یک موتور الکتریکی است که میدانهای مغناطیسی تولید میکند.
مثال:
The stator is a part of an electric motor that generates magnetic fields.
معنی(example):
در ژنراتورها، استاتور ثابت میماند در حالی که روتور میچرخد.
مثال:
In generators, the stator remains stationary while the rotor spins.
معنی فارسی کلمه stator
:
بخشی از موتور یا ژنراتور الکتریکی که میدانهای مغناطیسی را ایجاد میکند.