معنی فارسی statutary
B1مربوط به قوانین و مقررات نوشته شده، به ویژه قطعات قانونی.
Relating to or established by statute.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقررات قانونی باید در قراردادهای حقوقی رعایت شود.
مثال:
Statutary provisions must be followed in legal contracts.
معنی(example):
الزامات قانونی در کتابچه راهنما توضیح داده شده بود.
مثال:
The statutary requirements were outlined in the handbook.
معنی فارسی کلمه statutary
:
مربوط به قوانین و مقررات نوشته شده، به ویژه قطعات قانونی.