معنی فارسی std.
B1مخفف استاندارد، به معنای معیار یا الگوی قابل قبول.
Abbreviation for standard, indicating a norm or expected level.
- NOUN
example
معنی(example):
اندازهگیری استاندارد برای آزمایش مهم است.
مثال:
The std. measurement is important for the experiment.
معنی(example):
او فرم استاندارد مورد نیاز برای درخواست را ارائه داد.
مثال:
He provided the std. form required for the application.
معنی فارسی کلمه std.
:
مخفف استاندارد، به معنای معیار یا الگوی قابل قبول.