معنی فارسی steamerload
B1بار بخار شده به مقدار لباسی اشاره دارد که میتوان در یک بار بخار کرد.
Refers to a quantity of clothing that can be processed in one steam operation.
- NOUN
example
معنی(example):
در عرض چند ساعت یک بار بخارشده از لباس را تمام کردیم.
مثال:
We finished a steamerload of laundry in just a few hours.
معنی(example):
هر بار بخارشده میتواند تا یک ساعت طول بکشد تا پردازش شود.
مثال:
Each steamerload can take up to an hour to process.
معنی فارسی کلمه steamerload
:
بار بخار شده به مقدار لباسی اشاره دارد که میتوان در یک بار بخار کرد.