معنی فارسی steamily
B1بخاری به معنای گرم و مرطوب، به ویژه در زمینه احساسات و جوی دلپذیر.
In a manner that suggests heat and warmth, often used metaphorically.
- ADVERB
example
معنی(example):
اتاق بعد از روشن شدن بخاری به طور بخارگرم بود.
مثال:
The room was steamily warm after the heater was turned on.
معنی(example):
او به طور بخارگرم به او نگاه کرد و نیتهایش را واضح کرد.
مثال:
She looked at him steamily, making her intentions clear.
معنی فارسی کلمه steamily
:
بخاری به معنای گرم و مرطوب، به ویژه در زمینه احساسات و جوی دلپذیر.