معنی فارسی steamlike

B1

مربوط به بخار یا شبیه بخار.

Resembling steam; having qualities similar to vapor.

example
معنی(example):

مه مانند بخار، بالای دریاچه معلق بود.

مثال:

The mist was steamlike, hovering above the lake.

معنی(example):

او هواي گرم را به عنوان بخارمانند و دلگرم کننده توصیف کرد.

مثال:

She described the warm air as steamlike and comforting.

معنی فارسی کلمه steamlike

: معنی steamlike به فارسی

مربوط به بخار یا شبیه بخار.