معنی فارسی steamroll
B2به معنای پیشبرد قاطعانه امور و تحت فشار قرار دادن دیگران برای رسیدن به نتیجه مطلوب.
To push through forcefully and make one's way by overpowering opposition.
- verb
verb
معنی(verb):
To flatten, as if with a steamroller.
معنی(verb):
To ruthlessly crush or overwhelm.
example
معنی(example):
تیم سعی کرد در مسابقه نهایی رقبای خود را به راحتی شکست دهد.
مثال:
The team tried to steamroll their competition in the final match.
معنی(example):
او سعی کرد مذاکرات را با فشار به نتیجهگیری سریع پیش ببرد.
مثال:
He attempted to steamroll the negotiations to get a quick agreement.
معنی فارسی کلمه steamroll
:
به معنای پیشبرد قاطعانه امور و تحت فشار قرار دادن دیگران برای رسیدن به نتیجه مطلوب.