معنی فارسی stellarator
B2نوعی دستگاه برای تحقیق در زمینه همجوشی هستهای که برای کنترل پلاسما طراحی شده است.
A type of fusion device designed to confine plasma using magnetic fields.
- noun
noun
معنی(noun):
A magnetic device used to confine a plasma, especially one used to sustain nuclear fusion
example
معنی(example):
یک استلراگر دستگاهی است که در تحقیقات همجوشی هستهای استفاده میشود.
مثال:
A stellarator is a device used in nuclear fusion research.
معنی(example):
استلراگر به ایجاد یک میدان مغناطیسی برای نگهداری پلاسما کمک میکند.
مثال:
The stellarator helps to create a magnetic field for plasma confinement.
معنی فارسی کلمه stellarator
:
نوعی دستگاه برای تحقیق در زمینه همجوشی هستهای که برای کنترل پلاسما طراحی شده است.