معنی فارسی sten

B1

استن، معمولاً به اشیاء یا ابزارهای سنگی یا رومی اطلاق می‌شود.

Referring to a stone or tool, often used in construction or archaeology.

example
معنی(example):

باستان‌شناس یک استن را که در شن مدفون شده بود، کشف کرد.

مثال:

The archaeologist discovered a sten buried in the sand.

معنی(example):

استن‌ها می‌توانند برای تقویت ساختار یک ساختمان استفاده شوند.

مثال:

Stens can be used to enhance the structure of a building.

معنی فارسی کلمه sten

: معنی sten به فارسی

استن، معمولاً به اشیاء یا ابزارهای سنگی یا رومی اطلاق می‌شود.