معنی فارسی stenching
B1استنچینگ به معنی ایجاد بوی بدی است که معمولاً نامطبوع و آزاردهنده است.
The act of exuding a bad smell; becoming foul-smelling.
- VERB
example
معنی(example):
بوی استنچینگ در تابستان غیرقابل تحمل بود.
مثال:
The stenching odor was unbearable during the summer.
معنی(example):
آنها از زبالههای استنچینگ نزدیک ساحل گزارش دادند.
مثال:
They reported stenching waste near the beach.
معنی فارسی کلمه stenching
:
استنچینگ به معنی ایجاد بوی بدی است که معمولاً نامطبوع و آزاردهنده است.