معنی فارسی stereographically
B2به شیوهای که دادهها یا تصاویر بهصورت سهبعدی و دقیق نمایش داده میشوند.
In a manner relating to stereographic projection.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها بهصورت استریوگرافیک تحلیل شد تا الگوها آشکار شوند.
مثال:
The data was analyzed stereographically to reveal patterns.
معنی(example):
او یافتهها را بهصورت استریوگرافیک در ارائهاش نشان داد.
مثال:
He represented the findings stereographically in his presentation.
معنی فارسی کلمه stereographically
:
به شیوهای که دادهها یا تصاویر بهصورت سهبعدی و دقیق نمایش داده میشوند.