معنی فارسی stereomicroscopically
B1به شیوهای که در آن تصویر سهبعدی از اشیاء به کمک یک میکروسکوپ استریو به دست میآید.
In a manner that relates to the observation or imaging of small objects in three dimensions using a stereomicroscope.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشمند نمونه را به صورت استریومیکروسکوپی بررسی کرد تا نمای دقیقی به دست آورد.
مثال:
The scientist examined the specimen stereomicroscopically to get a detailed view.
معنی(example):
از نظر استریومیکروسکوپی، ساختار سلولها تحت میکروسکوپ واضحتر شد.
مثال:
Stereomicroscopically, the structure of the cells became clearer under the microscope.
معنی فارسی کلمه stereomicroscopically
:
به شیوهای که در آن تصویر سهبعدی از اشیاء به کمک یک میکروسکوپ استریو به دست میآید.