معنی فارسی sterlingness

B1

استاندارد بالای چیزی یا ویژگی‌ای که قابل تقدیر باشد.

The quality of being excellent or of high standard.

example
معنی(example):

شخصیت استرلینگ او او را به یک رهبر عالی تبدیل کرد.

مثال:

Her sterlingness in character made her a great leader.

معنی(example):

خلوص نقره در درخشندگی آن مشهود بود.

مثال:

The sterlingness of the silver was evident in its shine.

معنی فارسی کلمه sterlingness

: معنی sterlingness به فارسی

استاندارد بالای چیزی یا ویژگی‌ای که قابل تقدیر باشد.