معنی فارسی stethometric

B2

مربوط به ویژگی‌ها و نتایج اندازه‌گیری صوت‌های داخلی بدن.

Relating to the measurement of internal bodily sounds.

example
معنی(example):

خوانش‌های استتومتری نشان‌دهنده یک صدای غیرعادی قلب بود.

مثال:

The stethometric readings indicated a clear heart murmur.

معنی(example):

او داده‌های استتومتریک را به دقت تحلیل کرد.

مثال:

He analyzed the stethometric data carefully.

معنی فارسی کلمه stethometric

: معنی stethometric به فارسی

مربوط به ویژگی‌ها و نتایج اندازه‌گیری صوت‌های داخلی بدن.