معنی فارسی stethoscoped

B1

حالت بیمار که برای بررسی صداهای داخلی بدن تحت نظر استتوسکوپ قرار می‌گیرد.

A patient who is being monitored with a stethoscope.

example
معنی(example):

بیمار استتوسکوپ شده به دقت تحت نظر بود.

مثال:

The stethoscoped patient was monitored closely.

معنی(example):

او پس از اینکه پرستار او را استتوسکوپ کرد، حالش بهتر شد.

مثال:

He was feeling better after being stethoscoped by the nurse.

معنی فارسی کلمه stethoscoped

: معنی stethoscoped به فارسی

حالت بیمار که برای بررسی صداهای داخلی بدن تحت نظر استتوسکوپ قرار می‌گیرد.