معنی فارسی stewardly
B2رفتار یا شیوهای که در آن فرد به خوبی و با مسئولیت از منابع و افراد دیگر مراقبت میکند.
Relating to the responsible management of resources or care for others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با مراقبت از محیط زیست به شکل سرپرست عمل کرد.
مثال:
He acted stewardly by taking care of the environment.
معنی(example):
رفتار سرپرستی او در جلسه همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her stewardly behavior impressed everyone at the meeting.
معنی فارسی کلمه stewardly
:
رفتار یا شیوهای که در آن فرد به خوبی و با مسئولیت از منابع و افراد دیگر مراقبت میکند.