معنی فارسی stichomythic
C1استیکومیتیک به سبکی اشاره دارد که در آن مکالمات سریع و با تبادل متناوب خطوط ایجاد میشود.
Relating to or denoting a form of dialogue characterized by alternating lines between speakers, often for dramatic impact.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک نوشتاری استیکومیتیک در آخرین اثر شاعر مشهود بود.
مثال:
The stichomythic style of writing was evident in the poet's latest work.
معنی(example):
استدلالهای او استیکومیتیک بودند و تبادلهای کنایهآمیز تند را نشان میدادند.
مثال:
Her arguments were stichomythic, reflecting sharp exchanges of wit.
معنی فارسی کلمه stichomythic
:
استیکومیتیک به سبکی اشاره دارد که در آن مکالمات سریع و با تبادل متناوب خطوط ایجاد میشود.