معنی فارسی stick-in-ones-throat
B1هر چیزی که سخت به پذیرش باشد و باعث ناراحتی شود، مانند انتقاد یا نظری که دشوار است.
An expression used to describe something that is difficult to accept or swallow emotionally.
- IDIOM
example
معنی(example):
انتقاد واقعاً در گلوی من گیر کرد.
مثال:
The criticism really stuck in my throat.
معنی(example):
او یافت که کلمات او سخت برای پذیرش بود و در گلویش گیر کرده بود.
مثال:
He found her words hard to accept; they stuck in his throat.
معنی فارسی کلمه stick-in-ones-throat
:
هر چیزی که سخت به پذیرش باشد و باعث ناراحتی شود، مانند انتقاد یا نظری که دشوار است.