معنی فارسی stimulating
B2تحریک‌کننده، چیزی که انگیزه و انرژی را در فرد افزایش می‌دهد و افراد را به تفکر وادار می‌کند.
Encouraging or arousing interest or enthusiasm.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To encourage into action.
معنی(verb):
To arouse an organism to functional activity.
adjective
معنی(adjective):
Having a manner that stimulates.
example
معنی(example):
او مستند را بسیار تحریک‌کننده می‌داند.
مثال:
She finds the documentary very stimulating.
معنی(example):
بحث تحریک‌کننده و سبب‌ساز تفکر بود.
مثال:
The discussion was stimulating and thought-provoking.
معنی فارسی کلمه stimulating
:
تحریک‌کننده، چیزی که انگیزه و انرژی را در فرد افزایش می‌دهد و افراد را به تفکر وادار می‌کند.
