معنی فارسی sting in the tail
C1عبارت به یک پایان غیرمنتظره و اغلب ناخوشایند در یک داستان یا وضعیت اشاره دارد.
An unexpected twist or unpleasant conclusion in a story or situation.
- noun
noun
معنی(noun):
Something surprising and unpleasant that concludes a chain of events.
example
معنی(example):
این داستان یک پیچش ناگهانی داشت که همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The story had a sting in the tail that surprised everyone.
معنی(example):
گفتار او یک نکته تند داشت که آن را بسیار تند کرد.
مثال:
His comment had a sting in the tail that made it quite sharp.
معنی فارسی کلمه sting in the tail
:
عبارت به یک پایان غیرمنتظره و اغلب ناخوشایند در یک داستان یا وضعیت اشاره دارد.