معنی فارسی stinkbird

B1

پرنده‌ای که به خاطر بوی بدش شهرت دارد و غالباً در مکان‌های مرطوب زندگی می‌کند.

A bird known for its strong and unpleasant smell.

example
معنی(example):

پرنده بدبو به خاطر بوی شدیدش شناخته شده است.

مثال:

The stinkbird is known for its strong odor.

معنی(example):

مردم معمولاً از مناطقی که پرنده بدبو در آن‌ها لانه می‌کند، دوری می‌کنند.

مثال:

People often avoid areas where the stinkbird nests.

معنی فارسی کلمه stinkbird

: معنی stinkbird به فارسی

پرنده‌ای که به خاطر بوی بدش شهرت دارد و غالباً در مکان‌های مرطوب زندگی می‌کند.