معنی فارسی stioning
B1فرآیند یا عمل مشخص کردن و توضیح دادن یک کار یا پروژه به طور دقیق.
The process of specifying and clarifying a task or project in detail.
- VERB
example
معنی(example):
استیونینگ کار به روشن شدن اهداف پروژه کمک کرد.
مثال:
Stioning the work helped clarify the project goals.
معنی(example):
فرآیند استیونینگ شامل تحلیل دقیق بود.
مثال:
The process of stioning involved detailed analysis.
معنی فارسی کلمه stioning
:
فرآیند یا عمل مشخص کردن و توضیح دادن یک کار یا پروژه به طور دقیق.