معنی فارسی stipulator

B1

موجودی که شرایط یا الزامات را مشخص می‌کند.

A person who stipulates or sets conditions in an agreement.

example
معنی(example):

به عنوان یک تعیین کننده، او مسئولیت‌ها را به وضوح مشخص کرد.

مثال:

As a stipulator, she outlined the responsibilities clearly.

معنی(example):

هر تعیین کننده‌ای باید الزامات خود را درک کند.

مثال:

Every stipulator must understand their obligations.

معنی فارسی کلمه stipulator

: معنی stipulator به فارسی

موجودی که شرایط یا الزامات را مشخص می‌کند.