معنی فارسی stob

B1

استاب، تیرکی که معمولاً برای ایجاد حصار یا مشخص کردن مرزها در زمین‌های کشاورزی استفاده می‌شود.

A post used to support a fence or mark a boundary.

noun
معنی(noun):

A stick, twig or peg, especially in roofing or matting.

معنی(noun):

A small post for supporting paling.

معنی(noun):

A wedge in coal-mining.

verb
معنی(verb):

To stab.

معنی(verb):

To roof with stob-thatch.

معنی(verb):

To make mats with a stob tool.

example
معنی(example):

استاب نوعی تیرک حصار است که معمولاً در مناطق روستایی استفاده می‌شود.

مثال:

The stob is a type of fence post often used in rural areas.

معنی(example):

او از یک استاب برای علامت‌گذاری مرز مزرعه‌اش استفاده کرد.

مثال:

He used a stob to mark the boundary of his farm.

معنی فارسی کلمه stob

: معنی stob به فارسی

استاب، تیرکی که معمولاً برای ایجاد حصار یا مشخص کردن مرزها در زمین‌های کشاورزی استفاده می‌شود.