معنی فارسی stolidest
B2بیاحساسترین، نشاندهنده یک حالت عدم هیجان خاص.
The most calm and emotionally unresponsive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
از بین همه، او بیاحساسترین رفتار را داشت.
مثال:
Out of everyone, he had the stolidest demeanor.
معنی(example):
در بیاحساسترین لحظاتش، او بیتزلزل ماند.
مثال:
In her stolidest moments, she remained unflinching.
معنی فارسی کلمه stolidest
:
بیاحساسترین، نشاندهنده یک حالت عدم هیجان خاص.