معنی فارسی stomachfulness

B1

وضعیتی که در آن معده به طور کامل پر شده باشد.

The condition of being full in the stomach.

example
معنی(example):

سیرکنندگی در هنگام لذت بردن از غذا بسیار مهم است.

مثال:

Stomachfulness is important when enjoying a meal.

معنی(example):

آنها درباره سیرکنندگی به عنوان بخشی از یک سبک زندگی سالم بحث کردند.

مثال:

They discussed stomachfulness as part of a healthy lifestyle.

معنی فارسی کلمه stomachfulness

: معنی stomachfulness به فارسی

وضعیتی که در آن معده به طور کامل پر شده باشد.