معنی فارسی stomack

A2

معده، بخشی از دستگاه گوارش که غذا را هضم می‌کند.

The organ in the body where food is digested.

example
معنی(example):

بعد از خوردن بیش از حد غذا، در معده‌ام درد دارم.

مثال:

I have a pain in my stomack after eating too much.

معنی(example):

پزشک معده‌ام را برای هرگونه مشکل معاینه کرد.

مثال:

The doctor examined my stomack for any issues.

معنی فارسی کلمه stomack

: معنی stomack به فارسی

معده، بخشی از دستگاه گوارش که غذا را هضم می‌کند.