معنی فارسی stomatose

B1

به وضعیتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده مشکلات در دهان باشد.

A condition indicative of oral problems or diseases.

example
معنی(example):

بیماران ممکن است در طول درمان علائم استوماتوز را تجربه کنند.

مثال:

Patients may experience stomatose symptoms during treatment.

معنی(example):

شرایط استوماتوز نیاز به مدیریت دقیق توسط یک متخصص دارد.

مثال:

Stomatose conditions require careful management by a specialist.

معنی فارسی کلمه stomatose

: معنی stomatose به فارسی

به وضعیتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده مشکلات در دهان باشد.