معنی فارسی stonelessness

B1

وضعیتی که در آن هیچ سنگی وجود ندارد.

The state of being without stones.

example
معنی(example):

بدون سنگ بودن این ناحیه برای یک منطقه کوهستانی غیرعادی بود.

مثال:

The stonelessness of the area was unusual for a mountainous region.

معنی(example):

بدون سنگ بودن می‌تواند به طرق مختلف بر اکوسیستم تأثیر بگذارد.

مثال:

Stonelessness can affect the ecosystem in various ways.

معنی فارسی کلمه stonelessness

: معنی stonelessness به فارسی

وضعیتی که در آن هیچ سنگی وجود ندارد.