معنی فارسی stoneroot

B1

ریشه‌ای که معمولا در خاک سنگی رشد می‌کند و به گیاه کمک می‌کند که بهتر ثابت بماند.

A root that grows in rocky soil and helps the plant remain stable.

example
معنی(example):

ریشهٔ سنگی برای پایداری گیاه ضروری است.

مثال:

The stoneroot is essential for the plant's stability.

معنی(example):

او یک ریشهٔ سنگی را برای بررسی ساختار آن کند.

مثال:

He dug up a stoneroot to examine its structure.

معنی فارسی کلمه stoneroot

: معنی stoneroot به فارسی

ریشه‌ای که معمولا در خاک سنگی رشد می‌کند و به گیاه کمک می‌کند که بهتر ثابت بماند.