معنی فارسی stonied
B1سنگین و خسته، حالتی که به دلیل خستگی یا فکر زیاد به وجود میآید.
Feeling heavy and sluggish; often due to exhaustion or deep thought.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از تمرین شدید، او احساس سنگینی و خستگی کرد.
مثال:
After the intense workout, he felt stonied and heavy.
معنی(example):
نشان سنگینی بر چهرهاش نشان میداد که عمیقاً در فکر است.
مثال:
The stonied expression on his face showed he was deep in thought.
معنی فارسی کلمه stonied
:
سنگین و خسته، حالتی که به دلیل خستگی یا فکر زیاد به وجود میآید.