معنی فارسی stony-faced

B2

چهره‌ای بی‌احساس، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد هیچ احساسی از خود نشان نمی‌دهد.

Showing no emotion; indifferent.

adjective
معنی(adjective):

Showing no (or little) expression of emotion; poker-faced.

example
معنی(example):

قاضی در تمام مدت جلسه دادگاه چهره‌ای بی‌احساس داشت.

مثال:

The judge remained stony-faced throughout the hearing.

معنی(example):

حتی وقتی خبر بد را شنید، چهره‌ای بی‌احساس داشت.

مثال:

Even when he got the bad news, he stayed stony-faced.

معنی فارسی کلمه stony-faced

: معنی stony-faced به فارسی

چهره‌ای بی‌احساس، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد هیچ احساسی از خود نشان نمی‌دهد.