معنی فارسی stoolie

B1

شخصی که اطلاعاتی را به مقامات یا پلیس در مورد دیگران فاش می‌کند، به ویژه در مورد فعالیت‌های غیرقانونی.

A person who informs on others, especially to the police; an informant.

noun
معنی(noun):

A stool pigeon.

example
معنی(example):

استولیه در مورد جرم به پلیس اطلاع داد.

مثال:

The stoolie informed the police about the crime.

معنی(example):

او به خاطر گفتن رازها در بین دوستانش به عنوان یک استولیه شناخته می‌شد.

مثال:

He was known as a stoolie among his friends for telling secrets.

معنی فارسی کلمه stoolie

: معنی stoolie به فارسی

شخصی که اطلاعاتی را به مقامات یا پلیس در مورد دیگران فاش می‌کند، به ویژه در مورد فعالیت‌های غیرقانونی.