معنی فارسی store-bought
B1کالاهایی که از فروشگاه خریداری میشوند به جای اینکه خودتان آنها را بسازید.
Items or products that are purchased from a store rather than made at home.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Purchased in a shop (as opposed to being home-made)
example
معنی(example):
من کیکهای خریده شده از فروشگاه را به کیکهای خانگی ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer store-bought cakes over homemade ones.
معنی(example):
او یک شام خریداری شده از فروشگاه به مهمانی آورد.
مثال:
She brought a store-bought dinner to the party.
معنی فارسی کلمه store-bought
:
کالاهایی که از فروشگاه خریداری میشوند به جای اینکه خودتان آنها را بسازید.