معنی فارسی storekeeping

B1

مدیریت فروشگاه، فرآیند نظارت و مراقبت از موجودی کالاها و فروش در یک فروشگاه.

The act or function of keeping a store, including inventory management.

example
معنی(example):

مدیریت فروشگاه شامل مدیریت موجودی و فروش است.

مثال:

Storekeeping involves managing inventory and sales.

معنی(example):

مدیریت موثر فروشگاه می‌تواند به رضایت بیشتر مشتریان منجر شود.

مثال:

Effective storekeeping can lead to better customer satisfaction.

معنی فارسی کلمه storekeeping

: معنی storekeeping به فارسی

مدیریت فروشگاه، فرآیند نظارت و مراقبت از موجودی کالاها و فروش در یک فروشگاه.