معنی فارسی storiological

C2

داستان‌شناسی، مربوط به بررسی علمی و تحلیلی داستان‌ها و ساختارهای آن‌ها.

Pertaining to the analytical study of stories.

example
معنی(example):

تحلیل داستان‌شناسی او موضوعات پنهان را در رمان آشکار کرد.

مثال:

Her storiological analysis revealed hidden themes in the novel.

معنی(example):

رویکرد داستان‌شناسی به نویسندگان کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را ارتقا دهند.

مثال:

The storiological approach helps writers improve their craft.

معنی فارسی کلمه storiological

: معنی storiological به فارسی

داستان‌شناسی، مربوط به بررسی علمی و تحلیلی داستان‌ها و ساختارهای آن‌ها.