معنی فارسی stormlessness
B1وضعیتی که در آن طوفانی وجود ندارد، آرامش و سکوت قابل توجهی دارد.
The state of being free from storms.
- NOUN
example
معنی(example):
بدون طوفانی تابستان، غروبهای زیبایی را به ارمغان آورد.
مثال:
The stormlessness of the summer yielded beautiful sunsets.
معنی(example):
این منطقه به خاطر نبود طوفان در فصل خشک شناخته شده است.
مثال:
The region is known for its stormlessness during the dry season.
معنی فارسی کلمه stormlessness
:
وضعیتی که در آن طوفانی وجود ندارد، آرامش و سکوت قابل توجهی دارد.